شعار «همه خادم الرضاییم؛ نجات انسان رسم مسلمانی»، تداعیگر رسالت اجتماعی زیارت
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۹۸۹۰۱
حجتالاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان گفت: اساساً فلسفه زیارت به معنای نصرت امام است؛ ما برای کمک به امام آمدهایم و رسالت امام هم نجات همه انسانهاست. این نکته، عبادت و زیارت را از جنبه فردی خارج می کند و رویکردی جمعی و مسئولیتمحور برای آن تعریف می نماید.
به گزارش قدس آنلاین، این خطیب و استاد دانشگاه، ضمن قدردانی از آستان قدس رضوی برای طراحی و اجرای این پویش، متذکر شد: اگر این دست مفاهیم در حرم مطهر رضوی و از سوی آستان قدس، ترویج و فرهنگسازی نشود؛ زیارت ما نیز جنبه فردی پیدا میکند، آن هم به مثابه برخی از اعمال و مناسک دینی که برخی از آنها تلقی صرفا فردی دارند و بر جنبههای اجتماعیاش، چشم میپوشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او همچنین با ذکر آیهای از قرآن کریم اضافه کرد: این شعار، یادآور آیه شریفه ۳۳ سوره توبه، «هُوَ الَّذیِ اَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدی وَ دینِ الحَقِّ لِیُـظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه» (او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند) است. همچنین این حرکت معنوی به ما یادآوری میکند که ظهور حضرت ولی عصر(عج) مقدماتی دارد و جامعه در این راستا، باید نسبت به رسالت خود آگاه شود و در این مسیر، گامهای اساسی بردارد.
این مدرس دانشگاه، شعار این پویش را دارای معنایی عمیق و تداعیگر رسالت آحاد جامعه اسلامی در قبال یکدیگر دانست و گفت: شعار و رویکرد این پویش، نگاههایی که فردیتگرایی را در اجتماع ترویج میکنند؛ کنار گذاشته و ماموریت پیامبر اکرم(ص) برای نجات جامعه را یک رسالت همگانی میداند.
حجت الاسلام پناهیان متذکر شد: در صورتی که تبلیغات، اشعار، نوحهها و سخنرانیها در جهت این شعار باشد، حرکت برجستهای رقم خواهد خورد. در اندیشه دینی ما، اساساً فلسفه زیارت به معنای نصرت امام است. ما برای کمک به امام آمدهایم و رسالت امام هم نجات همه انسانهاست. این نکته، عبادت و زیارت را از جنبه فردی خارج می کند و رویکردی جمعی و مسئولیتمحور برای آن تعریف می نماید.
وی یادآور شد: اگر به ابعاد مختلف اعمال دینی توجه کنیم، متوجه میشویم که بُعد جمعی و عمومی آن پُر رنگتر است. فضیلت فرایضی مانند نماز در جماعت خواندن است، حتی نماز شب را هم با وجود ماهیت فردی و در خلوت خواندنش، توصیه شده تا با یادی از ۴۰ مؤمن ادا شود.
منبع: آستان نیوز
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: همه خادم الرضائیم زیارت حجت الاسلام پناهیان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۹۸۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.